غروب سفید پوش

غروب پایانیست برای آغازی دوباره..سلامی به دور دست ها..و...یک انتظار شیرین...

غروب سفید پوش

غروب پایانیست برای آغازی دوباره..سلامی به دور دست ها..و...یک انتظار شیرین...

این شعر را گفتم واسه شما که درد جدایی را چشیدید

چه سخته عاشق زندگی باشی

ولی تنها تو این راه قدم برداری

چه سخته عاشق خنده باشی

ولی سهمت از دنیا چیزی جز گریه نباشه

چه سخته عاشق گرمای عشق باشی

ولی قلبت از خالی بودنش یخ ببنده

چه سخته عشق و محبت و گدائی کردن

ولی شکستِ غرورت رو تماشا باشی

چه سخته به ظاهر آروم بودن

ولی در دل طوفانی از درد و غم باشی

و  چه سخته صادقانه عاشق بودن

ولی از عشق چیزی جز نیرنگ ندیده باشی

نظرات 4 + ارسال نظر
ناناز چهارشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 12:21 ق.ظ http://onlymahsa.blogsky.com

سلام
شعر قشنگی بود .خیلی سخته .
خسته نباشید.

سعید چهارشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 12:34 ق.ظ http://yohahahaha.blogsky.com

دوست تازه سلام.خوبی؟
من یه داستان کوتاه در وبلاگم نوشتم.خیلی ممنون می‌شم اگه ۷ دقیقه وقت بگذاری و اوون رو بخونی.

سعید چهارشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 01:46 ق.ظ http://yohahahaha.blogsky.com

خواهش دارم.و ممنون از لطفتون.

بی نام چهارشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 07:21 ب.ظ http://www.endoflife.blogsky.com

وبلاگت خیلی زیبا بود واقعا زیبا اگه خواستی سر بزن مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد