-
سلاممممممم عید مبارک
سهشنبه 9 فروردینماه سال 1390 21:50
سلام سلام سلام... بعد از مدت ها بازم اومدم... البته دیگه مثل گذشته می دونم کسی سر به این وب تنهام نمیزاره... اما واسه دل خودم اومدم بنویسم. امروز تقریبآ هشت ماه که عروسی کردم و شکر خدا زندگی ی خوبی دارم. داشتن همسری مهربون این روزا غنیمت که من دارمش از خودم بگم که چیکارا میکنم؟ در یک کلمه هیچی!!! تمام مدت پای...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 4 خردادماه سال 1389 23:25
سلام به دوستای گلم... تا امسال که نزدیک به چهار پنج ساله دارم تو این وب می نویسم همیشه بخاطر لطفی که بهم داشتید به این فکر می کردم که چقدر ما بروبچ وبلاگ نویس شعور داریم و به یاداشت های هم احترام می زاریم!! همیشه تو نظراتم این قبیل آدما واسم نظر میذاشتن: آنسان های عاشق انسان های رنج کشیده انسان های دل نازک انسان های...
-
تقدیم به همسرم
شنبه 28 فروردینماه سال 1389 10:56
بنام حق سلام سلام سلام دقیقا یک سال و هفت ماه و 12 روز از روزی که من عقد کردم میگذره!! تو این مدت واقعا با حضور همسرم که همه جوره در کنارم بود نیازی به پر کردن وقتم اونم با وبم نمیدیدم... اونقدر عاشقونه هوای من رو داشت و داره که وقتی برای کار های دیگه نبود. روزی که با عشق عقد کردیم، همه می گفتند تا چند وقته دیگه برای...
-
وایییییی چه حسی.....
جمعه 19 مهرماه سال 1387 11:43
سلام سلام سلام... یک ماه و سه روز گذشت...!!! یک ماه و سه روز از چی گذشت؟!! آهان!نکته همین جاست... بگم؟نگم؟هان؟پس بگم؟پس میگم... یک ماه و سه روز پیش بالاخره این رز سفید به مرد آرزوهاش و رویاهاش بله گفت!!! دقیقا!درست فهمیدید...من عقد کردم...اونم با پسری که هر دختری آرزوی داشتن یه چنین همسری رو داره!! پسری که پر احساس و...
-
بازم اومدم!!!
یکشنبه 4 آذرماه سال 1386 22:24
سلام سلام سلام!!! نمی دونم چی بگم؟ یه روز آپ می کنم و می گم دیگه تند تند آپ می کنم..فلان می کنم و بمان می کنم..اما یه وقت می بینم یک ماه شده و من هیچی ننوشتم!!!آخه راستش از حرف های تکراری خسته شدم.. دلم می خواد وقتی آپ می کنم حرفی واس گفتن داشته باشم..نه اینکه بیام مثل حالا یه مشت چرت بگم و سر شما رو هم درد بیارم..ولی...
-
من اومدممممم
سهشنبه 24 مهرماه سال 1386 00:03
سلام به بچه های گل همه ی وبلاگ ها ممنون که بهم تو این مدت که نبودم لطف داشتید...راستش از وقتی برگشتم وقت نکردم وبم رو آپ کنم..هم خسته بودم هم کمی سرم شلوغ بود... راستش شب که میشه یکم دلم می گیره آخه دو هفته هر شب با مامان و داداشم می رفتیم بیرون..و وقتی هم برمی گشتیم تا پنج صبح با دادشم فیلم می دیدیم و بعد می...
-
مسافرت خوش بگذره عزیزم
شنبه 7 مهرماه سال 1386 07:59
سلام به دوست های خوبم... دیروز دوست عزیزم یعنی رزسفید برای مدتی رفت مسافرت و از من خواست که واستون بنویسم که مدتی نیستش و نمی تونه پیشتون باشه. ولی می دونم که شما دوستای خوبش به فکرش هستید و واسش دعا می کنید. رزسفید ، بعد از سالها که پیشمون بود و دلش خیلی برای داداش و زنداداشش تنگ شده بود بالاخره تصمیم به سفر گرفت و...
-
جدید
پنجشنبه 15 شهریورماه سال 1386 23:28
سلام به دوست های خوبم... از این به بعد براتون یه سری مطلب های تک می خوام بنویسم..البته تا زمانی که داشته باشم و تموم نشه..این متن ها هم می تونه تک بیت های زیبا باشه..هم حدیث هایی از حضرت علی(ع)..شعر ها رو یه عزیز بهم یه کتاب داد که این تک بیت هارو از تو اون می نویسم..ولی حدیث ها رو از یک سایت رو نوشت برمیدارم و براتون...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 5 شهریورماه سال 1386 00:29
-
تولد تولد بازم تولد....
شنبه 20 مردادماه سال 1386 00:36
نمی دونم چی بگم؟ آیا واقعا یک سال دیگه گذشت؟ آیا من یک سال بزرگ تر شدم؟ یک سال به پیری نزدیک تر شدم؟ چقدر روزها زود میگذرند...انگار همین دیروز بود که پا به ۲۴ سالگی گذاشتم... و امروز ۲۵ رو تکمیل کردم.. چقدر روزها زود می گذرند... بلاخره آرزوی بچگی هام براورده شد.. بچه که بودم دلم میخواست ۲۵ سالم بشه تا ببینم چه شکلی؟و...
-
محبت کردن از یادمون نره۲
چهارشنبه 27 تیرماه سال 1386 22:33
ادامه ی نامه های دختری که خودکشی کرده... بزرگ ترین درد این است که فراموش بشوی ولی نمیری... اینکه بعد از اینکه به موفقیت می رسند تو را دور بیندازند... اینکه حتی یک تلفن از یه دوست نداشته باشی تا فقط بگوید "سلام"... اینکه وقتی تمام احساساتت را نشان می دهی بهت بخندند... اینکه دوستانت انقدر مشغول باشند که وقت برای شنیدن...
-
مبارک باد....
چهارشنبه 13 تیرماه سال 1386 22:27
ولادت حضرت فاطمه(ص) مبارک باشه روز زن و مادر هم مبارک ...
-
محبت کردن از یادمون نره۱
شنبه 9 تیرماه سال 1386 22:28
سلام به همه ی بچه های گل منگلی!!! احوالتون؟بچه ها از این پست تا سه الی چهار پست بعدی می خوام متن هایی بزارم که نوشته های یه دختری ی که خودکشی کرده(متن هاش رو من رو کامپیوترم داشتم) البته متن ها به انگلیسی بود که براتون ترجمش کردم..نوشته هاش روی من خیلی اثر گذاشت و برام دردناک بود..امیدوارم برای شما هم جالب باشه و...
-
تولد تولد بازم تولد....
دوشنبه 4 تیرماه سال 1386 00:01
بازم سلام سلام سلام... یه مطلب بسیار مهم و بسیار جالب... امروز سوم تیر ماه تولد اشکمهر عزیز بود و فردا یعنی ۴ تیر ماه تولد روح مهربان یا همون روح سرگردان عزیزه..کسی که خیلی دوستش دارم چون خیلی کمکم کرده.. چون خیلی آقاست..چون....خودش خوب میدونه.. و میدونه که یک سری چیز هارو نمی تونم اینجا بیان کنم..و فقط می تونم بگم...
-
تولد تولد تولدت مبارک....
شنبه 2 تیرماه سال 1386 23:09
....سلام سلام سلام.... این عکس که مشاهده می کنید متعلق به سامان،سانی،سامی،مانی،سامانی نانی،ناناز،نانداز،سانداز،و....(چیه فکر می کنید زده به سرم؟)اشتباه فکر کردید.. این اسم هایی که خوندید متعلق به اشکمهر عزیزم (که دختر دایی گرام من هستند) از وبلاگ http://www.ashkmehr.blogsky.com (این اسم ها رو بیشترشون رو من روش گذاشتم...
-
آرزو....
یکشنبه 27 خردادماه سال 1386 00:07
-
راز شخصیت شما....
چهارشنبه 9 خردادماه سال 1386 23:10
رایحه محبوب شما چیست؟ "بوی کلر در استخرهای بزرگ" مطالعات نشان می دهد کسانی که بشدت به بوی تند و تیز کلر در آب استخر علاقمندند افرادی مخاطره جو و اهل ریسک هستند که مدام به دنبال کسب تجربیات جدید هستند.شما عاشق تجربه کردن و در نتیجه شوکهای غیر آشنایی هستید که یکباره بر شما فرود می آید. "بوی کباب،همبرگر و..." تحقیقات...
-
راز شخصیت....
پنجشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1386 22:46
سلام به تک تکه بچه های خوب و دوست داشتنی امیدوارم خوب باشید...راستش از این به بعد می خوام براتون یه سری متن هایی بنویسم که مربوط به روانشناسی ی شخصیت شما می شه..چیز هایی که در موردشون می نویسم راز شخصیت شما رو براتون می گه..پس حتما هر هفته یه سر به وبم بزنین و بخونین..خیلی جالب هستند... این هفته با آدامس شروع می...
-
حتما بخونین....
یکشنبه 2 اردیبهشتماه سال 1386 22:42
گاو ما ما می کرد گوسفند بع بع می کرد سگ واق واق می کرد و همه با هم فریاد می زدند حسنک کجایی شب شده بود اما حسنک به خانه نیامده بود.حسنک مدت های زیادی است که به خانه نمی آید.او به شهر رفته و در آنجا شلوار جین و تی شرت های تنگ به تن می کند.او هر روز صبح به جای غذا دادن به حیوانات جلوی آینه به موهای خود ژل می زند. موهای...
-
چی بگم؟...
شنبه 1 اردیبهشتماه سال 1386 22:37
سلام...احوالتون... نمی دونم چرا تازگی ها هروقت می خوام آپ کنم نمیدونم چی باید بنویسم..با اینکه دلم پر از حرف های ناگفتست..ولی نمی تونم چیزی بنویسم..هرچی هم میگردم تا شاید یه مطلب جالب پیدا کنم و براتون بنویسم چیزی گیر نمی یارم... اگه مطلب جالبی دارید برام بدید تا به اسم خودتون بزارم اینجا.. البته این رو بگم ها،که می...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 25 فروردینماه سال 1386 21:58
سلام..امیدوارم خوب باشید..منم ای بدک نیستم..شکر..مشکلات که همیشه هست..ولی توکلم به خداست که همیشه یار و یاورم بوده.. راستی امروز اونجا حوا چطور بود؟ منظورم از اونجا شهرتون.. امروز اینجا ساعت چهار چنان آسمون دلش گرفته بود که انگار شب شده بود..بعد هم دونه دونه اشک هاشو ریخت پایین..تازه صدای ناله هاش هم گاهی...
-
هو الباقی...
چهارشنبه 15 فروردینماه سال 1386 21:41
خابیدی بدون لالایی و غصه بگیر اسوده بخواب بی درد و غصه امسال بدترین عید رو گذروندم... از چند روز پیش از سال نو حال مادربزرگم بد شد..یه مدت تو بیمارستان بستری بودند..ولی بعد آوردیمشون خونه خودشون هر روز صبح تا شب همه فامیل خونه مادربزرگم بودیم..تا عصر 13(یعنی 13 بدر)که مادر بزرگم چشم از این دنیا بستند..و... لحظه های...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 10 فروردینماه سال 1386 16:34
خدایا کمک کن...
-
خدایا خودت کمکمون کن
دوشنبه 28 اسفندماه سال 1385 22:24
سلام بچه ها..خوبین؟ من که اصلا حالم خوب نیست...چند روزه مادربزرگم تو بیمارستان بستری شده و حالش هم هیچ خوب نیست..رییشون آب آورده و قلبشون کند کار می کنه..دکترش ازش قطع امید کرده یعنی دیگه.... اینقدر این چند روز گریه کردم که خدا می دونه..خیلی سخته که باور کنم یکی از همین روز ها اون دیگه پیش ما نخاهد بود..بچه ها براش...
-
باز اومدم....
چهارشنبه 9 اسفندماه سال 1385 23:13
سلام سلام سلام بازم سلام به همه ی دوست های گلم میدونید چه قدر وقت که آپ نکردم؟!!! ولی خوب تو همین مدت که به روز نکردم خیلی از شما گل ها ازم سراغ گرفتید و خوشحالم کردید..شکر که دوست هام فراموشم نکردند..این مدت خیلی می خواستم آپ کنم ولی جور نمی شد... آن لاین می شدما ولی نمی دونم چرا نمی شد چیزی بنویسم؟!... نیست که وقتی...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 29 آذرماه سال 1385 23:15
سلام سلام سلام سلام امیدوارم خوب باشید و مثل من سرما نخورده باشید..اونم چه سرمایی!!! صدام گرفته..بدن درد..گلو درد و.... اما با همه اینا من زمستون و سرما رو بیشتر از تابستون و گرما دوست دارم.. خوب مثل دفعه قبل چند پند واستون نوشتم امیدوارم خوب باشند... در پناه حق باشید...یا علی.. رز سفید "شیطان اهل محکم کاری است. تا بر...
-
پند
سهشنبه 14 آذرماه سال 1385 23:10
به خاطر بسپاریم... "جوانی زیباترین عکس کتاب زندگی است!" "مرد،نثر آفرینش و زن،شعر آن است!" "هر شکستی لااقل این فایده را دارد که انسان یکی از راهایی را که به شکست منتهی می شود،می شناسد!" "با همسر خود مثل کتاب رفتار کنید، فصلهای خسته کننده را اصلا نخوانید !" "کمی عقل سلیم، اندکی اغماض و قدری خوش خلقی داشته باشید، خواهید...
-
راز و نیاز
سهشنبه 7 آذرماه سال 1385 23:13
خدایا سلام... منم..همون بنده ی گناه کارت... منم همون بنده ی که همیشه میام سراغت و ازت کمک میخوام...منم که باز درمونده شدم..منم که باز سرگردون شدم..خدایا کمک کن... به داد این حقیر ترینت برس... خدا دل کوچولوم تاب و تحمل یه درد دیگه رو نداره...قلبم پر از غم و درد..دیگه اگه باز دردی بخواد واردش بشه نمیتونم تحملش...
-
بازم منم
شنبه 4 آذرماه سال 1385 23:32
سلام سلام سلام بلاخره باز آپ کردم..پس سلام.. این مدت که نبودم دلم برای وبم و بچه های وب های دیگه خیلی تنگ شده بود..ولی چه کنم که دستم از کامپیوترم کوتاه بود..یعنی چی؟ یعنی اینکه کامپیوتر نداشتم..مثل همیشه خراب بود ولی این بار نه مثل قبل..این دفعه اساسی داغون شد..مادربوردم سوخت..باید عوض می شد..چون سی پی یوم بهش...
-
مبارک باشه...
دوشنبه 3 مهرماه سال 1385 22:53
دلم گرفته خدایا ممکنه این بنده ی حقیرت در این ماه مبارک به حاجتش برسه؟ خدایا تو به این حقیر نظری افکن تا از این درد ها و غصه ها آزاد بشم... فرا رسیدن این ماه پر برکت و پاک رو به تک تکتون تبریک میگم و التماس میکنم تا این حقیر رو مورد لطفتون قرار بدین و برام خیلی دعا کنین تا سلامتی ی روح و جسمم رو به دست بیارم...مثل...