حتماً بخونید
روزی شاگردی از استاد خود پرسید ،استاد عشق یعنی چی؟....استاد گفت برای درک این کلمه به تو یک تکلیف میدهم...باید بروی در یک گندم زار و پر بار ترین خوشه ی گندم رو برای من بیاوری، و یادت باشد شرط راه این است که از اول به یاد داشته باشی که به هیچ عنوان راه برگشت نداری، ....شاگرد فردا برمیگردد و استاد ازش می پرسد خوب خوشه گندمت کو؟...شاگرد می گوید هرچی جلو تر می رفتم و خوشه پر باری میدیدم به امید اینکه خوشه بزرگ تری جلو تر هست و آن را خواهم چید به انتهای گندم زار رسیدم ، وقتی به آخر رسیدم هیچ راه برگشتی نبود و هیچ خوشه ی نتوانستم بچینم....استاد با مهربانی گفت" و معنای عشق همین است...
من لینکت را هم گذاشتم آپ کردم اگه خواستی نظر بده منتظرتم آپ کردی خبرم کن
اول سلام.ممنون که به وبلاگ من سر زدی.راجع به نوشته:خیلی ناز و پر مفهوم بود.
راجع به رنگ نوشته ها:چشم های ادم رو قلقلک می ده
در کل موفق باشی.به منم سر بزن بازم شاد می شم.نظرت راجع به تبادل لینک چیه؟
سلام دوست من, مطلبت رو کامل خوندم٬ خوب بود٬ راستی چرا دیگه بهم سر نمیزنی؟
بی آشیانه
http://eshghyahavas.blogsky.com
eshghyahavas@yahoo.com
سلام - واقعاٌ جالب بود - راستی ممنون که به وبلاگ من اومدی و جز اولین نفرات نظر دادی امیدوارم در سایه کمک شما دوستان وب جالبی را تهیه کنیم ! قربان شما !
واقعا پر معنا و زیبا بود .تا حالا چیز به این قشنگی نخونده بودم .
بازم برامون بنویس.