غروب سفید پوش

غروب پایانیست برای آغازی دوباره..سلامی به دور دست ها..و...یک انتظار شیرین...

غروب سفید پوش

غروب پایانیست برای آغازی دوباره..سلامی به دور دست ها..و...یک انتظار شیرین...

من از سفر اومدم...

سلام به تک تک شما گلها...

ببخشید که به دیدنتون نیومدم...

آخه رفته بودم سفر...یه جایی که

پر بود از عشق..عاطفه..ومحبت...

میدونید کجا؟..مشهد ...

جای همه خالی...وسه همه ی

شما دعا کردم...اگه مورد قبول

قرار بگیره...نمیدونید چه حال و هوایی

داشت..چه آرامشی چه حسی...

دعا میکنم قسمتتون بشه برین...

امروز شعر نمینویسم...فقط خواستم

این خبر خوب رو بدم و شما رو هم

تو شادیم شریک کنم...بدونید خیلی

دوستتون دارم...فعلا تا بعد...

در پناه حق...یا علی...

با عشق...رز سفید...

 

نظرات 9 + ارسال نظر
ناناز دوشنبه 28 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 10:34 ق.ظ http://onlynanaz.co.sr

سلام
به سلامتی معلومه که بهتون خیلی خوش گذشته امیدوارم همیشه شاداب و پیروز باشی .

نگین دوشنبه 28 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 10:46 ق.ظ http://delaram62.blogsky.com

سلام
زیارتت قبول باشه. خوش به سعادتت

عاطفه دوشنبه 28 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 11:01 ق.ظ http://www.atefeh87.blogfa.com

سلاممممممممممممممممممممم عزیزم!!!!
واییییییییییییییییییییییی خوش به حالت!!!!! :((....واقعا چه سعادتی! ...می دونم چقدر آدم احساس خوبی داره وقتی میره مشهد!....اصلا یه چیزه دیگه ای هست که نمیشه حتی به زبون بیاری. من که هر وقت می رم اصلا دلم نمی خواد برگردم...بسکه حال و هواش یه جوره دیگه ای هست.....
خلاصه اینکه خیلییییییییی خوشحال شدم که بهم سر زدی بعدشم دیدم آپ کردی و بعدش هم که رفتی مشهد!
منو هم دعا کردی؟....
قربانت برم!!
موفق باشی

یاسان دوشنبه 28 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 12:01 ب.ظ http://homelesswind.blogsky.com

سلام
به به
زیارت قبول باشه
خوش به حالت خیلی دلم واسه مشهد تنگ شده
ممنون که سر زدی
خوش باشی
بای

حبیب دوشنبه 28 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 05:31 ب.ظ http://www.rahapersian.persianblog.com

سلام . خوبی ؟؟؟ به به چه مسافرتی ... از این بهتر دیگه نمیشه . انشالا که خوش گذشته مطمئنا خوش گذشته . آپ کردی خبرم کن خوشحال میشم . منم آپ کردم . دوست داشتی سر بزن . تا بعد .

احسان دوشنبه 28 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 10:14 ب.ظ http://saint7-8.blogfa.com

کاش میدانست که در عطش داشتنش چگونه میسوزم و هر شب چگونه در انزوای سکوت سرد اتاقم مدفون میکنم همه ی یادگاریهایش را با حسرتی که میسوزاند مرا و خشک میکند شبنم چشمهایم را...کاش او میدانست.......به نظر تو آرزوی بزرگیست؟؟؟؟یا خواهش زیادی؟؟؟؟کدامیک؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تنها ترین غمگین سه‌شنبه 29 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 01:04 ب.ظ http://www.aalametanhaee7.persianblog.com

سلام
خوشحالم کردیکه برام پیغام گزاشتی
وامیدوارم که بهت خوش گذشته باشه و زیارتت هم قبول
ما رو هم دعا کن که خیلی محتاجم
در پناه هو

[ بدون نام ] سه‌شنبه 29 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 06:00 ب.ظ

سلام
ببخشید به شما کم سر میزنم...
راستی زیارتتون هم قبول باشه

ملینا جمعه 7 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 12:05 ب.ظ http://my_tiny_house.mihanblog.com

سلام
راستش زمینه ی وبلاگتون از مطلاباتون قشنگ تره!!!!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد